زیادی خوب بودن خوب نیست. چون خودت را یک آدم کامل می خواهی که این شاید غیرممکن باشد. به قول معروف بی نقص و عیب خداست و انسان عاجز است این چنین بودن. چرایش را نمی دانم لابد فقط به دلیل انسان بودنش. 

 

دلم نمی خواهد کس را آزار بدهم. اگر با کلمه ای، نگاهی، بی توجهی کسی را آزار بدهم انگار زندگی روی سرم آوار شده است. لابد یک جور اختلال روانی است و اسمش را نمی دانم. مثلا امروز عمدا تلفن کسی را جواب ندادم چون از او بدم می آید و شنیدن صدایش هر چند کوتاه آزارم می دهد. ولی او را آزار دادم با بی جواب گذاشتنش. این جور مواقع نمی دانم چی درست است و چی غلط! خودم مهمترم یا دیگران! علاوه بر میل باطنی ام باید جواب می دادم یا خوب کردم که ردش کردم!؟

 

تا این موضوع یادم برود زمان زیادی طول خواهد کشید.

به نظرتان اسم این اختلال روانی چیست؟ اینکه که نخواهی با کوچکترین حرکتی حتی کسی را که از او متنفری را نیازاری!؟

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها